روایتگری عکسها؛مردم و شادی حضور آب
حسین نوری /کارگروه خبر کانون عکس اصفهان
از ابتدای قرار ما سیل عظیم مردم که همانند آب رودخانه کنار آن جاریشده بودند و یا کنار چمنها و روی پل درحال استراحت یا گذر بودند چشمهای ما را پرکرده بود. به بهانه دیر رسیدنم برنامه با تأخیر شروع شد. ما به سمت سیوسهپل حرکت کردیم. شاید اینکه از میدان انقلاب شروع به عکاسی نکردیم برایم نقصی بود که خود بچهها انتخاب کرده بودند. از سمت میدان انقلاب به سمت هتل پل رفتیم. روی پل حضور آدمها باعث شد تعداد اعضا (که این بار میزبان گروهی از عکاسان انجمن سینمای جوان خمینیشهر نیز بود) پراکنده شوند. روی چمنها ایستادیم تا جمعیت ما مانع عبور مردم نشود. ابتدا در مورد هدف تمرین برنامه توضیح مختصری را با بچهها به اشتراک گذاشتم. این جمعه بر اساس برنامهریزی قبلی (و پیشدرآمد مجموعههای بعدی برای عکاسی و اتفاق) قرار بر تمرین مجموعه عکس و بیانیه بود.پس باید کاملتر توضیح میدادم ولی از دلایل شروع کردم. از اینکه چرا ما مجموعه عکس میگیریم؟ (که جوابهای سادهای نیز داشت نظیر بیان نشدن حرف ما با تک عکس) و چند نوع مجموعه قابلتعریف است؟ (که به لحاظ روایت به دو نوع ترتیبی و غیر ترتیبی دستهبندیشده بود)و ترتیب در مجموعه را بهاختصار توضیح دادم. به بچهها که در حالت نیم دایرهای ایستاده بودند تأکید کردم که نیاز نیست خروجی مجموعه عکستان برای تمرین عالی باشد. سپس در مورد بیانیه نوشتن و دلیل آن گفتوگوی مختصری انجام دادیم. همینطور داشتن دید شخصی را بر تمام توضیحات برتر دانستیم. بعدازاین به لحاظ اینکه اکثر اوقات در پایان برنامه نیز گرد هم جمع میشویم قرار پایانی را کنار شیر چوبی خواجو در ساعت ۱۷ گذاشتیم. عکس یادگاری قبل از شروع عکاسی بچهها ثبت شد و هرکسی شروع به عکاسی کرد.
حضور آب روان در کنار معماری افسانهای پلها و همینطور پرواز پرندههای سفید بر فراز زاینده رود در کنار حضور مردم جلوههای فراوانی را برای روایتی پرازدحام و چندگانه ایجاد کرده بود. روز خوبی برای تمرین عکاسی و حتی ثبت لحظههای ناب مستند یا برداشتهای شخصی بود. بچهها بهصورت گروهی یا انفرادی برای ثبت یا دیدن لحظهها حضور داشتند، خانوادهها و عبور مردم در کنار رود،عصر زمستانی همراه با تابش آفتاب و خوشحالی رهگذران از آبادی زایندهرود بسیار آشکار بود و به حتم عکسهای خوبی ثبت می شود.ساعت ۱۷ کنار پل خواجو بودیم و انتهای برنامه اعلام شد.