عکاسی چیست؟

عکاسی چیست؟

عکاسی چیست؟ کانون عکس اصفهان

گروه تحریریه سایت کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:کتاب عکاسی چیست؟ نوشته جیمز الکینز چندی است که توسط گلناز سر کار فرشی ترجمه و روانه بازار  نشر شده است. جیمز الکینز در کتاب عکاسی چیست؟ به دنبال مفهوم تازه‌ای از عکاسی ست. شاید با خواندن کتاب او با ایده‌ای غیرمتداول روبرو شوید. کتاب با صحبت در مورد اتاق روشن رولان بارت آغاز می‌شود. و ارجاعاتی نیز در فصول دیگر کتاب درباره بارت را خواهید خواند. بنابراین خواندن کتاب اتاق روشن رولان بارت مانند پیش‌نیازی برای مطالعه این کتاب محسوب می‌شود. پیشنهاد الکینز به شما این است که اگر کتاب اتاق روشن بارت را مطالعه نکردید از فصل دوم با او همراه شوید.این کتاب در ۲۹۳ صفحه توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.در بخشی از کتاب عکاسی چیست؟ می خوانیم:«بارت در صفحه اول «کتاب روشن» هرچند درباره عکسی متفاوت چنین می‌نویسد: او را تصور می‌کنم که پشت یک میزتحریر بزرگ امپراتوری در خانه‌ای نشسته که سال‌ها در آن با مادرش زندگی کرده بود. وی پرده‌ها را کشید و عکسی‌های خانوادگی و عکس‌های موردعلاقه‌اش را که از مجلات عکس و تازه‌ترین گزارش حوادث بریده مقابل خودروی میز پهن کرده است. وی در چارچوبی ذهنی غریبی به سر می‌برد. به دلیلی نامعلوم هم‌اکنون تنها چیزی که برای او اهمیت دارد اندیشیدن درباره عکاسی است. تلاش برای راه یافتن اندیشه به درون عکاسی و کاویدن جوهره آن.وی هرچند شاید در آغاز امر به‌طور مبهم و مخفیانه قصد دارد از این سفر خیالی برای سخن گفتن در مورد مرگ مادرش بهره گیرد تا معنای خاطره او را با یک عکس پیوند دهد. تا این خاطره را در یک جناس عکاسانهٔ ناگزیر تثبیت کند. هنگام خواندن«اتاق روشن» دست‌کم اجازه داریم تصویری که در بالا توصیف شد نزد خود تخیل کنیم.این همان بارتی نیست که خوانندگان از خلال دیگر نوشته‌هایش می‌شناختند. این دیگر صدای مقاله‌نویس درخشان مفسر معروف پاستای پانزانی یا مارکی دوساد نیست. این صدای غم‌انگیز و پیوسته با واقعیت است که با پرانتزهای مالیخولیایی، حاشیه رفتن‌ها، تغییر عقیده دادن‌های ناگهانی و صفحاتی مانند همین صفحه اول اعطاشده است که بی‌سروصدا از ادعاهای آغازین خود روی برمی‌گرداند. بارت اتاق روشن حتی خوش ندارد تحلیل‌های نشانه شناختی معروفش را به کار گیرد. وی همت خود را بر آن گمارده تا بخش‌های شماره‌داری چنان کوتاه بنویسد که حتی فاصله میان خطوط به دو واحد افزایش میافت نمی‌توانستند یک صفحه را پر کنند. این امر را زمانی دریافتم که شروع به تقلید شیوهٔ نگارش بارت کردم. و تازه آن‌وقت بود که فهمیدم متن بارت واقعا چقدر کوتاه است…»