فلسفیدن با تصویر؛ مهرداد افسری

فلسفیدن با تصویر؛ مهرداد افسری

فلسفیدن با تصویر؛ مهرداد افسری کانون عکس اصفهان

شهرام احمدزاده ترکمانی/گروه تحریریه سایت کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان: آثاری هستند که نمی‌توان با نگاهی اجمالی و گذرا از آن‌ها عبور کرد و یا تحلیلی متداول و طبق معمول از آن‌ها داشت. خصوصا آثاری که مؤلفشان با رویکردهایی معناگرا و مفهومی به خلق اثر پرداخته‌اند. توصیف و درک چنین آثاری مستلزم شناخت رویکرد و نوع نگاه مؤلف و کشف زوایای پنهان موردتوجه او در ارائه آثار است. اگر نام مهرداد افسری را به لاتین در گوگل جستجو کنید علاوه بر شرح آثار و فعالیت‌هایش در عکاسی، مستندسازی و ویدئو آرت، او را این‌گونه معرفی می‌کند: «مهرداد افسری عکاسی ایرانی است که به خاطر مناظر هنری و غیرمعمولش با رویکرد مفهومی و فلسفی شناخته‌شده است.» با تأمل و نگاهی به آثار افسری و کپشن مجموعه‌هایش این نگاه و رویکرد فلسفی وی بیشتر برایمان آشکار می‌شود. در مجموعه «سال‌های دور» وی برای درک و خوانش مجموعه ابتدا بیانیه مجموعه را با دقت بازخوانی می‌کنیم؛ «این تصاویر از کنون دورند. سکونِ خیره‌گی و بازگشت به نگریستن‌اند. جستجویی در سکون، فارغ از تمامی رانه‌هایی که از بیرون به آن‌ها تحمیل می‌شود، قائم بر خود و آنچه نشان می‌دهند.» مهرداد افسری در این بیانیه کدهایی به مخاطب ارائه می‌کند که حاکی از نگاه و رویکرد روانکاوانهٔ او در ثبت و ارائهٔ مجموعهٔ سال‌های دور است. کدهایی چون خیره‌گی (gaze)، رانه (drive)، نگریستن (simple act of seeng)، سکون (stillness) و غیره نشانه‌هایی از نگرش و دغدغهٔ روانکاوانه در این بیانیه می‌باشند.

در این اثر می‌توانیم ارجاعی به ایده‌های ژاک لکان در مورد رانهٔ تماشا و دیدن (با نگریستن و نگاه کردن متفاوت‌اند) و مقولهٔ خیره‌گی داشته باشیم. رانه‌ها فعال‌کنندهٔ رفتاری هستند که در فرد رویکردی دوگانه و دور از ذات ایجاد می‌کنند. در مورد خیره‌گی ژاک لاکان معتقد بود رانهٔ تماشا رانه‌ای برای دیدن است نه نگاه کردن. یعنی نگاه کردن و ندیدن چیزی و این‌‌ همان نگاه خیره است. موضوع اصلی دیدگاه لاکان در مورد نگاه خیره، تصور نگاه خیره، یعنی زل زدن ابدی جهان بیرون به سوژه است.

در عکس‌های مجموعه سال‌های دور مناظری را می‌بینیم که از زاویه‌ای کاملاً روبرو و خطوطی مسطح و یا قائم مؤکد و در برخی سطوحی دوار عکاسی شده‌اند. فضای موجود عکس‌ها فضای معمول لندسکیپ‌هایی که همواره می‌بینیم نیست. مناظری خالی از سکنه بدون داشتن سوژه‌ای خاص در نقطه‌ای از قاب نه برای به تصویر کشیدن زیبایی ثبت‌شده‌اند و نه حاکی از تغییر و تخریب‌اند و نه فعل و انفعالی. بلکه مناظری هستند که برای مخاطب آبستن حرف‌هایی هستند که مؤلف با بیانیه‌ای تکمیلی سعی در رساندن اندیشه‌ای ژرف با قاب‌های ساده و بی‌تکلفش دارد. مناظری که عنصر زمان در آن‌ها به شکلی پیش‌فرض خارج از حال انگاشته شده است. افسری با ارائهٔ این مجموعه و بیانیه‌اش و اشاره به سکون خیره‌گی و بازگشت به نگریستن دغدغه‌های فلسفی و روانکاوانهٔ مهمی را برای مخاطب بیان می‌کند. نقش رانه‌ها در زندگی و نگرش انسان و دچار خیره‌گی و تحمیل شدن‌ها در ارتباط این هنرمند با جهان پیرامون خویش براثر ناآگاهی و درگیری با چیزهایی که می‌بیند و نمی‌بیند همواره بشر را دچار معضل ناشناختنن فضای پیرامون و ابژه بودنش در موقعیت‌ها و آسیب و تروماهای حاصل از آن می‌کند. که بازگشت به نگریستن و قائم بر ذات خود و آنچه نشان می‌دهد بودن، شاید راهی برای خلاصی از تحمیل رانه‌ها و شرایط بیرونی و تروماهای مکرر باشد.

[vc_gallery type=”image_grid” images=”351324,351325,351326,351327,351328,351329,351330,351331,351332,351333″ column_number=”2″ grayscale=”no” hover_icon=”none” images_space=”gallery_without_space”]