هر آنچه که دیگر نیست

هر آنچه که دیگر نیست

هر آنچه که دیگر نیست کانون عکس اصفهان

حامد قصری/گروه تحریریه سایت کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:«هر آنچه که دیگر نیست» نام مجموعه عکسی از مهرداد افسری است که ۱۰ سال روی آن زمان گذاشته و در سال ۹۳ اجرا و به نمایش  درآمده است. ایده  اولیه این پروژه به گفته افسری با «والتر بنیامین» و خواندن مقاله معروفش « اثر هنری در دوران تکثر مکانیکی» رخ می‌دهد. جایی که بنیامین به مباحثی همچون هاله اثر هنری، یگانگی اثر، هنر برای عموم جامعه، تکثر و … می‌پردازد.آنچه که افسری از آن ایده پردازی می‌کند و به نوعی تمثیل گرایی است را بنیامین این‌گونه توضیح می‌دهد که ، تمثیل عمدتا نوعی تجربه است. تمثیل از درک جهانی برمی‌خیزد که دیگر پایدار نیست، که وجود از آن رخت بسته است؛ حسِ گذرا بودنش، تمثیل چیزی بیش از فرمِ بیرونی بیان است؛ خودش نوعی تجربه درونی و شهود است. فرمی که چنین تجربه‌ای از جهان به خود می‌گیرد، تکه‌پاره و معمایی است، در این فرم، جهان از جسمانی بودنِ محض دست می‌کشد و به هجمه‌ای از نشانه‌ها تبدیل می‌شود.نشانه‌هایی که حتی در بی‌نهایت قابل تکثیر هستند جایی که خود افسری هم به آن شاره می‌کند که :«از ابتدای ورودم به دنیای عکاسی ذات عکاسانه(بیشتر ازآنچه عکس نشان می‌دهد)دغدغه مهم ذهنی‌ام بوده و بیراه نگفته‌ام که این ذات عکاسانه تعریف ناشدنی و جادویی روزبه‌روز برایم پررنگ‌تر می‌شود.یکی از تعاریف ابتدایی این ذات عکاسی کپی و تکثیر کردن جهان است، عکاسی جهان را عین به‌عین کپی می‌کند و می‌تواند آن تکه از جهان را بی نهایت تکثیر کند، عکس لحظه‌ای را ثبت می‌کند که دیگر نیست و جالب اینجاست که آنچه که دیگر نیست را به “هست” در حال تبدیل می‌کند.»این ثبت دیگر نیست افسری را می‌توان بازهم در «تاریخ خرد عکاسی» بنیامین یافت جایی که اختلاف عکاسی نسبت به دیگر هنرها قابل‌فهم نبودن آن است.بنیامین جادوی تصویر عکاسی را به گذشتگی که به قول پروست در یک تصویر و یا ایماژ رخ می‌دهد؛ ارجاع می‌دهد.و بنیامین در  ادامه به «ساختن» اشاره می‌کند،ساختنی که دائما در حال تکثیر است.و وای به زمانی که  ذهن مولف دائما تکثیر شود که آن هنگام  هنرمند را به یک دستگاه مکانیکی مبدل می‌کند.بنیامین در اصل عکس را قادر به برقراریِ «رابطه‌ای زنده و بی ابهام با زندگی مدرن»می‌داند که  البته قسمت امیدوارکننده آن نیز همین‌جاست.مهرداد افسری اعتقاد دارد آن چیزی که عکس را می‌سازد و وارد جهان می‌کند و در جهان استمرارش می‌دهد و در جهان زندگی می‌کند به خاطر آن مفهومی است که در آن اثر است. افسری مجموعه «هر آنچه که دیگر نیست» را  بر روی نگاتیو ۳۶ بار تکرار کرده است  و به گفته خودش  تقریبا بین فریم اول و آخر کمتر از ۱۰ ثانیه فاصله زمانی وجود دارد و همه یکسان به نظر می‌آیند ولی درواقع آن‌ها یکسان نیستند و فقط به نظر می‌آیند، چون زمان در آن‌ها یکسان نیست.این هنرمند  انتخاب فضاهای عکاسی خود را  بیشتر بر پایه شور حسی عکاسانه خود می‌داند  یعنی آنچه را عکاسی کرده که، بنا به هر دلیل حسی،  این عکاس به‌سوی خود فراخوانده است چون بیشتر خود اتفاق در ساحت مدیوم برایش اهمیت داشته است.درواقع  ۳۶ فریم در ۳۶ تصویر که در ۳۶ نسخه تکثیرشده‌اند که درمجموع ۴۶۶۵۶ فریم را مقابل چشم بیننده قرار می‌دهد ؛قرار دادنی که  دیگر البته نیستند.مهرداد افسری در شیوه ارائه خود هم دقت و ظرافت دارد و در تودرتوی دیوارهای گالری انگار که با بی نهایت «صفر و یک» تکثیر شده روبه هستیم تا جایی که ما را به یاد آثار  اورول می‌اندازد.

[vc_gallery type=”image_grid” images=”351287,351288,351289,351290,351291,351292,351293,351294,351295,351296,351297,351298,351299,351300,351301″ column_number=”4″ grayscale=”no” hover_icon=”magnifier” images_space=”gallery_with_space”]