استاد رضانور بختیار و بیش از نیم‌قرن در کار عکس

استاد رضانور بختیار و بیش از نیم‌قرن در کار عکس

استاد رضانور بختیار و بیش از نیم‌قرن در کار عکس کانون عکس اصفهان

شهرام احمدزاده /گروه تحریریه کانون عکس انجمن سینمای جوانان اصفهان:اغراق نیست اگر بگوییم که همواره رفتارمان با برخی هنرمندانمان به‌گونه‌ای درخور نبوده و آن‌گونه که بایدوشاید در معرفی و پرداختن به آثار و زحماتشان نکوشیده‌ایم و کم نیستند از این هنرمندان در عرصه‌های گوناگون هنر. مثال‌هایی از هنرمندانی که به‌وقت سالخوردگی و یا حتی مرگشان موردتقدیر و تشکر و نقد و نظر قرارگرفته‌اند کم نداریم و این بی‌مهری از جانب هنرمندان هم رشته با آن هنرمند هم بیشتر و اولی‌تر بوده است. همواره هنرمند غیروطنی و آثارش در بوق و کرنا بوده و منبع و مرجعِ ژانرها و شاخه‌های مختلف عرصه‌ی هنر تبیین شده و هنرمند وطنی به وقت کهولت و یا مرگ گویی که برای دلجویی‌اش نامی از وی برده می‌شود و بزرگداشتی و خدانگهدار. عرصه‌ی عکاسی هم از این خصیصه‌ی مذموم مستثنا نبوده و نیست. داشته‌ایم و داریم عکاسانی که عمرشان را به این هنر پرداخته‌اند و آن‌چنان‌که بایدوشاید در آثارشان تأمل نشده و در دست فراموشی‌اند. آن‌هم درزمانی که عکاسی کردن و داشتن ملزومات آن بسی دشوار و گاهی ناممکن بوده است. مشکلاتی چون هزینه‌های تهیه‌ی فیلم و ظهور عکس، سختیِ سفرهای ضروری برای جمع‌آوری و آرشیو کردن عکس‌ها و ناآشناییِ مردم جامعه با عکاسی مستند و خیابانی و مقابله و واکنش مقاومتی آن‌ها در مقابل عکاسان از موانعی بوده که عکاسی کردن از جغرافیای ساکن و مردم و حاشیه‌ها را سخت‌تر و گاهی ناممکن می‌نمود. بااین‌همه داشته‌ایم کسانی که ده‌ها سال بی‌وقفه و ممتد در همان وضعیت و شرایط دشوار عکاسی کرده‌اند.

رضا نوربختیار یکی از همان هنرمندان است. از آن مردان خستگی‌ناپذیر و سخت‌کوش در این امر که می‌توان گفت بیش از پنجاه سال در عرصه‌ی عکاسی کار مفید کرده است و به‌جاست اگر بگوییم او خدمت بزرگی به عکاسی و فرهنگ و هویت شهرمان اصفهان کرده است و نیاز به تأمل بیشتر در آثار این هنرمند محسوس می‌باشد. وقتی برای یافتن راهی استوار و درست، راهیِ انگلستان شوی و پس از طیِ مشقات و مشقِ بسیار و آموختن به وطن بازگردی و بیش از نیم‌قرن از عمر گران‌بهایت را صرف عکاسی از مناظر و شهر و مردم و آثار معماری و تاریخی و صنعت و اجتماع کنی دور از انتظار نیست که مجموعه‌ای شگرف و باشکوه از شاخه‌های مختلف عکس و عکاسی فراهم کرده باشی که چون سندی است برای شهر و دیار و مرزوبومت، بسان داشتن آلبومی خانوادگی از زوایا و سفرها و فرهنگ و داشته‌ها و زیبایی‌ها و الخ در وسعت یک شهر و سرزمین، که چون هویت یک شهر می‌ماند این آلبوم. هنر عکاسی ما نیازمند جستار و غور کردن بیشتر و پرداختن به داشته‌ها و نداشته‌ها و کسان مطرحش می‌باشد. کسانی که‌تاریخ این هنر را ساخته‌اند و می‌سازند. نگارنده به‌عنوان یک عکاس بیان می‌کنم که کمتر استاد و معلم عکاسی را دیده‌ام که در حین آموزش و انتقال مطالب و تجربه‌ها و دیدگاه‌ها به عکاسان وطنی پرداخته باشد. همواره ثقل مبحث بر روی تاریخ عکاسی و بزرگانش در دنیا بوده، حال‌آنکه این سؤال مطرح می‌شود که عکاسی خودمان چه؟ چه کرده‌ایم و چه می‌کنیم در نمایان ساختن جایگاهمان در این عرصه؟ چقدر به بزرگان خودمان پرداخته‌ایم؟ هرچند که کامل و بی‌نقص نیستیم اما آیا اصلا به خودمان و تاریخمان پرداخته‌ایم؟ واقعیت این است که ما فقدان پرداختنِ اصولی به تاریخ و کارنامه‌ی خودمان راداریم. از راجر فنتن و ماتیوبردی شروع می‌کنیم و به لوییس هاین و ژاکوب ریس می‌پردازیم و تا ادوارد استایکن و ادوارد وستون و دایان آربس و هری کالاهان و غیره تا معاصران یک‌به‌یک همه را مرور می‌کنیم و ساعت‌ها به آنسل آدامز وزندگی و آثارش می‌رسیم که در جای خود صدالبته درست است و هنرجو نیازمند به فراگیری این‌هاست اما مشکل این است که عکاسان خودمان از قلم می‌افتند. تا آنجا که نسل جدید حتی خرده نامی هم از آنان نمی‌دانند چه رسد به اطلاع از آثار و ثبت‌هایشان. رضا نوربختیار در تاریخ عکاسیِ ما چهره‌ای مثال زدنی‌ست. که این چهره به مددِ نیم‌قرن کار مداوم شکل‌گرفته است. نیم‌قرن در یک عرصه تلاش کردن کم نیست. آرشیو ثبت‌هایش از اقصی نقاط اصفهان و کاشان و ایران. بازارها، صنایع، شهر و بافت شهری در زمان‌های مختلفش و برگزاری تعداد بسیاری نمایشگاه در ایران و جهان و چاپ کتاب‌های متعدد، گواه این مدعاست که از هنرمندان سخت‌کوش و پرکار عکاسی‌مان است و به‌جرئت می‌توان گفت پس از ارنست هولستر، رضا نوربختیار کسی است که ریزبینانه و دقیق به اصفهان پرداخته است که چون میراثی ماندگار در دفتر هنر عکاسی‌مان ماندگار است. کسی که در عرصه‌ی عکاسی زمان وتوانش را سپری کرده باشد می‌داند که نیم‌قرن مداوم عکاسی کردن و دغدغه‌ی پرداختن به ژانرهای گوناگون و از عهده‌ی آن خوب برآمدن چه‌کار شگرف و سختی است. هنرمندی که عکس‌هایش در ژانرهای مختلف از عکاسی شهری تا صنعت و پرتره و طبیعت بیانگرِ دغدغه ثبت‌ها و آثار ماندگارش در تارک عکاسی‌مان است. امید که هم‌نسلانمان آن‌گونه که بایدوشاید به این میراث بپردازند و راهِ بزرگانی چون این هنرمند  ادامه‌دار و پویا باشد.