سکوتی سنگین

سکوتی سنگین

سکوتی سنگین کانون عکس اصفهان

یاسر عرب/گروه تحریریه کانون عکس انجمن سینمای جونان اصفهان:سکوتی سنگین ؛ بیشتر شبیه به یک عکس کارگردانی شده است. برای من آنقدر جالب بود که مرا به نوشتن وا دارد. اولین نکته‌ای که  با دیدن عکس این گروه از سربازان آلمانی خاطرم را جلب کرد ساعت سرباز در مرکز تصویر است. آلمانی‌ها را به نظم می‌شناسیم حتی اگر نظامی نباشند. حتی اگر در جنگ نباشند. (البته به نظر من همیشه با تمام دنیا در جنگند…یک روز با مزر اشمیت‌ها و استوکاهایشان و یک روز با بی ام دبیلو و بنز.؛خیلی فرق نمی‌کند)اما وقتی صحبت میلیتاریسم می‌شود نظم حرف اول را می زند. نظم ریشه نظام و نظامی‌گری است. غیرازاین هم نباید باشد و این ساعت پونکتوم عکس،هایلایت عینی و ذهنی تصویر است به‌واسطه درخشش اش و اینکه در مرکز بصری کادر قرارگرفته چشم را به خود می‌کشاند و از سویی به خاطر اینکه معنی دقت و دیسیپلین نظامی تصویر را دوچندان کرده تصویر ذهنی را نیز دستخوش تغییر کرده است.نکته دیگر،صورت خشک و سرد این سربازهاست.هیچ احساسی ردیابی نمی‌شود.نفس‌ها در سینه حبس است و سکوت فعلا حاکم مطلق زمان و مکان این کادر، گویی در لحظه‌ای مشخص قرار است فاجعه‌ای رخ دهد. به‌زودی این اتفاق خواهد افتاد و این برای من کمی نگران‌کننده است. خودم را در محل می‌بینم. انگار خوب می‌دانند قرار است چه بر سر هدف بیاید.درباره این مسلسل “ام جی” و قطار فشنگ یدکی سرباز وسط حرف می‌زنم، قرار است چه بر سر هدف بیاید؟در کنار همه این‌ها ناگهان چیزی در عکس کشف می‌کنم،نور زیبای نشسته بر کلاه سرباز سوم در پس‌زمینه تاریک تصویر برایم زیباست. پارادوکسی عجیب و درعین‌حال دل‌نشین. در کنار آن‌همه خشم و خفقان ناگهان جنبه‌ای مدرنیستی از تصویر خودنمایی می‌کند،برای خودش پرتره‌ای کامل از یک سرباز ناشناس است. کسی که ناشناختگی‌اش توانایی‌هایش را بیشتر می‌کند. پس‌زمینه تاریک و پرتوی که او را مانند قهرمانی داستانی از دل تاریکی بیرون کشانده و جدا کرده است. درست است که برای خیلی از کشورهای اروپایی این لباس و این زبان و این قوم برای همیشه نماد تعرض و تجاوز به خاک است، ولی فراموش نکنیم آلمان‌ها نیز مردانه برای وطن خود جنگیدند.